یلدا

یلدا جان تا این لحظه 10 سال و 4 ماه و 7 روز سن دارد

همه هستی ما


این هم اولین عکس فرشته کوچولوما

این هم اولین عکس فرشته کوچولوما

یلدای ماروز 25آذرسال1392
در بیمارستان شهیدمبینی
باوزن 3کیلو و 150 گرم
وقد53 زمینی شد.
بهترین ها رو برایش آرزو میکنیم و از صمیم قلب دوسش داریم و همه تلاشمون رو میکنیم تا اون جور که شایسته اس بزرگ بشه
تاریخ : 27 آذر 1392 - 21:08 | توسط : مامان يلدا جون | بازدید : 3368 | موضوع : فتو بلاگ | 33 نظر

خبر فوری....

دوستای گلم سلام

ما فردا عازم بیمارستانیم 

یلدا خانم دیگه دارن افتخار میدن به این دنیا بیان

واسمون دعا کنید

ممنون 


تاریخ : 25 آذر 1392 - 06:36 | توسط : مامان يلدا جون | بازدید : 932 | موضوع : وبلاگ | 21 نظر

هنوزم انتظار

سلام دختر گلم امشب مامانی نوبت دکتر داشت تا تاریخ به دنیا اومدن شما دقیق مشخص بشه. دکتر گفت هنوز خبری نیست مثل اینکه اونجا بهت خوش میگذره و دلت نمیخواد به این دنیا بیای خانم دکتر گفت تا دوم دی هنوز وقت هست ولی چون سونوگرافی بیست وپنجم آذر تشخیص داده دوباره بیست چهارم بیا تا ببینم چی میشه به هرحال هرچی خدا بخواد همون میشه فقط شما سالم به دنیا بیای منم سختی این چند روز رو تحمل می کنم مامانی
تاریخ : 17 آذر 1392 - 07:44 | توسط : مامان يلدا جون | بازدید : 996 | موضوع : وبلاگ | 31 نظر

تقدیم به تمام کودکان دنیا

جهان بی خنده های تو معنا نخواهد داشت.

اگر تو نباشی هیچ بهاری حتی اگه لبریز از شکوفه باشد دیدن ندارد.

اگر تو نبودی باران ها همه دلگیر بودند و هیچ مادری عاشقانه زیر باران ها بی چتر لبخند نمی زد.

اگر تو نبودی آسمان با همه حجم آبیش در چشم های همیشه خیس پدری دلگیرتر از چهاردیواری کوچکی میشد که به زندانی کوچک بیش نمی ماند.

اگر تو نبودی شمعدانی های لب پنجره این گونه زیبا گل نمی کردند و عطر سیب دیگر معنایی نداشت.

اگر کودک نبود نه پدرمعنا داشت و نه هیچ مادری بهشتی میشد.

کودکان باغچه هایی از امیدند که از شکوفه های انار لبریزند.


تاریخ : 14 آذر 1392 - 20:21 | توسط : مامان يلدا جون | بازدید : 1314 | موضوع : وبلاگ | 13 نظر

انتظار...

سلام

دیگه چیزی تا اومدن یلدا جونم نمونده.

مامآنا و دوستای گلم دعا کنید این مدت کوتاه هم سپری بشه و یلدا جون سالم و سلامت پا به این دنیا بذاره

پیشاپیش ممنون از لطفتون


تاریخ : 04 آذر 1392 - 23:39 | توسط : مامان يلدا جون | بازدید : 1349 | موضوع : وبلاگ | 22 نظر

يه روز تعطيل بابايي...

سلام دخترم... امروز بابايي خونه بود باهم اينارو برات درست كرديم كه هرموقع اومدي استفاده كني. من و بابايي خيلي دوستت داريم دخترم بابايي خيلي خوبي داري تو اين مدت خيلي به من كمك كرده و مواظب ما بوده بايد قدر بابايي رو بدوني


تاریخ : 19 آبان 1392 - 02:21 | توسط : مامان يلدا جون | بازدید : 1531 | موضوع : وبلاگ | 17 نظر

ادامه عکسای اتاق دخترم...


تاریخ : 08 آبان 1392 - 20:30 | توسط : مامان يلدا جون | بازدید : 4085 | موضوع : وبلاگ | 19 نظر

اتاق يلدا جونم...


تاریخ : 06 آبان 1392 - 18:21 | توسط : مامان يلدا جون | بازدید : 1644 | موضوع : وبلاگ | 18 نظر

همه زندگيم...

سلام دختر قشنگم... يه چندماهي هست كه شما مهمون من و بابايي شدي خيلي دوستت داريم عشقم با بابايي تصميم گرفتيم اسمت رو بذاريم يلدا چون تو ماه آذر به دنيا مياي... خداكنه سالم و راحت به اين دنيا بياي و ماروخوشحال كني عزيزم خيلي خيلي دوستت داريم گلم


تاریخ : 05 آبان 1392 - 08:45 | توسط : مامان يلدا جون | بازدید : 1267 | موضوع : وبلاگ | 10 نظر